داستان در زمان و مکانی خیالی در آینده میگذرد که در آن به سبب کمبود انرژی، انسانها خود در مقام کارگر، مأمور تولید و تأمین انرژی برق هستند؛ آن هم از طریق رکاب زدن دوچرخههای ثابت و متصل به ژنراتور. با این حال، مزدِ این رکابزنی، نه پولِ رایج، بلکه امتیازاتی است که در لحظه و بر روی صفحۀ نمایشهای پیشرفتۀ موجود در همه جا، به افراد تعلق میگیرد؛ و آنان به وسیلۀ این امتیازات میتوانند غذا و مایحتاج دیجیتال خود را خرید کنند. غیر از غذا و خمیردندان، مابقی چیزی که امکان خریداری دارد، محصولات نرمافزاری و مجازی است، و هیچ چیز واقعی دیگری، حتی لباس، قابل خریداری نیست. افراد مجبورند یا امتیازات خود را بدون استفاده ذخیره کنند، یا آنها را خرجِ دیدن فیلمهای تفریحی و غالباً و، انجام بازیهای رایانهای یا در فرهیختهترین حالت، خرید بستههای آموزشیِ راههای موفقیت» کنند. برای هر فرد بر روی صفحات نمایش دیجیتال، آدمکی طراحی شده است که میتوان برای زیباتر نشان دادنش، دائماً برایش کیف و کفش و کلاه مجازی خرید. گرانترین چیزی هم که در دنیای کارگری میتوان خرید، بلیط یک مسابقۀ دشوار استعدادیابی است که اگر بخت یار باشد و کسی در این مسابقه پیروز شود، امکان رهایی از دنیای رکابزنی برایش فراهم میشود و میتواند سطح بهتری از زندگی را تجربه کند.
ما، تکنولوژی و اخلاق: تحلیل اخلاقی قسمت دوم سریال آینه سیاه، مصرف گرایی و گمشدگی معنا
تحلیل اخلاقی قسمت اول سریال آینه سیاه (black mirror)، بخش دوم
میتوان ,چیزی ,امکان ,خریداری ,غذا ,برایش ,که در ,است که ,خود را ,بر روی ,غذا و
درباره این سایت